سيارات

سيارات اجرام تقريبا كروي جامد و بزرگي هستند كه به دور خورشيد مي گردند . البته سياره اي كه بهتر از همه مي شناسيم- زمين

 خودمان است . همه سيارات نسبتا سردند و بازتاب نور خورشيد آنها را مرئي مي كند . بعضي از آنها را مي توان هر چند وقت يكبا

ر با چشم برهنه ديد . ولي سه سياره را فقط به كمك تلسكوپ مي توان مشاهده كرد . در نظر اول - سيارات هم مانند انبوه ستاره هايي

اند كه در آسمان مي درخشند - ولي يك ناظر مي تواند    . به كمك يكي از مشخصات زيرين - يا بيشتر - سياره را تشخيص

 دهد.

 الف : سيارات با نوري پايدار مي درخشند .  در حاليكه در مورد ستاره هاچنين نيست

 نوري كه از ستاره ها به چشمان ما مي رسد - به نظر مي آيد كه هم از نظر رنگ و هم از نظر روشني- به سرعت تغيير مي

كند اين تغييرات رنگ و روشني همان چشمك زدن ستاره ها است

ب  : سيارات آسمان را سير مي كنند . سياره اي كه زماني نزديك ستاره اي بوده ممكن است بعدا در نزديكي ستاره اي ديگر مشاهده

شود . از طرف ديگرستاره ها نسبت به يكديگر ظاهرا مواضع ثابتي را اشغال مي كنند .

واژه سياره خود به معني " سير كننده " استاين تصويرصوير يك  ستاره با نور آبي  است

ستارگان

ستاره ها گوي هاي بزذگي از گاز بسيار گرم اند كه به واسطه نورشان مي درخشند . دماي آنها در سطح - هزاران درجه و در داخل

 بسيار بيشتر است . در اين دماها - ماده نمي تواند به صورتهاي جامد يا مايع وجود داشته باشد . گازهايي كه ستاره ها را مي سازند

بسيار غليظ تر از گازهايي است كه معمولا بر سطح زمين وجود دارد . چگالي فوق العاده زياد اين گازها معلول فشارهاي عظيم داخل

ستاره ها است

ستاره ها در فضا حركت مي كنند - اما حركت آنها به آساني مشهود نيست . در طول يك سال رد هيچ تغييري را در وضعيت نسبي

 آنها نمي توان يافت . حتي در هزار سال نيز حركت قابل ملاحظه اي در آنها مشهود نمي افتد . نقش و الگوي آنها در حال حاضر كم و

 بيش دقيقا همان است كه هزار سال پيش بود  .  اين ثبات - پيامد فاصله عظيمي است كه ميان ما و آنها وجود دارد  .  با اين فواصل

چندين هزار سال طول مي كشد كه تغيير قابل ملاحظه اي در نقش ستاره ها پديد آيد . - اين ثبات ظاهري مكان ستاره ها موجب شده

 است كه نام متداول " ثوابت " به آنها اطلاق شود

 

 

تاريخچه نجوم

تاريخ نجوم را مي توان به سه دوره تقسيم كرد: دوره زمين مركزي . دوره كهكشاني و دوره كيهاني

آغاز دوره اول در تاريخ باستان است و پايان آن در قرن شانزدهم . دوره دوم از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم طول كشيد و دوره سوم در

قرن بيستم آغاز شد و هنوز ادامه دارد

 

چرا به مطالعه نجوم مي پردازيم؟

نجوم را مطالعه مي كنيم زيرا كه انديشه جستجوگر هوشمند بايد سوال كند و به جستجوي پاسخ برآيد- بايد "چرا" را بداند و "چگونه"

 را دريابد و بشر ازهمان آغاز هر وقت كه به بالا نظر افكنده است - آسمان را ديده است كه هميشه با مسائلي ناسنجيدني در برابرش

 قرار داشته و همواره او را براي حل اسرارش به چالش طلبيده است

بشر در يك مرحله- واكنش خود را به صورت جادو و اسطوره بيان كرد و اين واكنش در هنر - ادبيات و اديان جهاني تجلي يافت . او

 در مرحله اي ديگر كوشيد تا براي پديده هاي آسماني - كه آنها را به كمك حواسش درمي يافت- توضيح علمي فراهم آورد و اين

 توضيحات موضوع علم نجوم اند

دوره كهكشاني

  ميتوان گفت كه نجوم جديد با اين دوره آغاز مي شود . كوپرنيكوس نشان داد كه زمين نه تنها مركز جهان نيست بلكخ فقط يكي از

 سياراتي است كه به دور خورشيد مركزي مي گردد . معلوم شد كه زمين كه به هيچ روي منحصر به فرد نيست سياره اي كاملا

معمولي است كه به طرزي معمولي حركاتي معمولي دارد

در حقيقت آشكار شد كه خورشيد مركزي خود ستاره اي از ستارگان بي شمار آسمان است.يكي از ميلياردها ستاره دوروبر ما است ك

ه برخي بزرگترو بعضي كوچكتر از خورشيد- برخي سنگينتر و بعضي سبكتر از آن اند

در اين دوره روش مطالعه نجوم پيوسته علمي تر شد و انگيزه اصلي آن ميل به شناخت و فهم قوانين بنيادي حاكم بر حركت اجرام

آسماني و توضيح چيزهايي بود كه بشر به چشم مي ديد

پيشرفتي كه از قرن شانزدهم تا پايان قرن نوزدهم صورت گرفت نتيجه تلفيق كارآمدي بود از رصدهاي پر دامنه-وسايل پيشرفته و كار

 نبوغ آميز علم

 

رصد ها : اطلاعات عظيمي كه اهميت بنيادي داشت با كار سخت رصدكنندگان دقيق كه نام بزرگ تيخوبرائه (1601-1546) در

 صدر آنان است جمع آوري شد

وسايل : البته ورود تلسكوپ به ساحت نجوم توسط گاليلئو گاليله (1642-1564) در 1610 نشانه مرحله مهمي در تكامل علم نجوم

به شمار مي رود . همان طور كه اختراع بعدي طيف نما نيز چنين بود . اين دو وسيله مكمل يكديگر بودند : تلسكوپ رويت ستارگان

را با وضوحي بيشتر ممكن مي سازد و طيف نما نور ستارگان را تجزيه مي كند و اطلاعاتي در باره ستارگان در اختيار ما مي گذارد

نبوغ : نجوم نيز مانند هر علم ديگري براي پيشرفت خود نيازمند تلاش مغزهاي بزرگي است كه بتوانند بينش-تخيل-شهود و نيز دانش

 زياد را بر اطلاعات رصدي تطبيق دهند . يوهانس كپلر(1630-1571) و سر ايزاك نيوتن(1722-1642) .كپلر با كشف قوانين

حركت سيارات و نيوتن با كشف قانون گرانش عمومي- در زمره اين انديشمندان بودند

 

مقدمه و تعاريف

از زماني كه بشر از خود و از جهاني كه در آن سكني دارد آگاه شده است آسمان را با ترس و شگفتي منبع جذبه اي پايدار و افسون

 كننده دانسته است . ترس و شگفتي مطالعه و علم را سبب مي شود . بشر كه بي وقفه در تلاش فائق آمدن بر جهل و حل اسرار بود

سرانجام علم نجوم را پديد آورد

نجوم علم مواضع-حركات-ساختمان ها-سرگذشت ها و سرنوشت هاي اجرام آسماني است . نجوم در سير تحول خود به عنوان يك علم

بسياري از قوانين بنيادي حاكم بر اين اجرام را كشف كرده است . اما در ماهيت پژوهش علمي است كه كار آن هرگز پايان نپذيرد و

دراينجا نيز چون علوم ديگرتلاش هاي بسيار به جا مانده است كه بايد انجام شود

 

 

دسته ها : نجوم
سه شنبه 1390/12/16 14:55
X